آیندهی حسگرهای پوشیدنی: وقتی لباسها هم هوشمند میشوند
یکی از مهمترین دلایل استقبال متخصصان از این نوع فناوری، توانایی آن در اندازهگیری دادهها در شرایط طبیعی زندگی است. ساعت یا دستبند هوشمند همیشه همراه کاربر نیست، اما لباسها بخش ثابتی از زندگی روزمرهاند. قرار دادن حسگر در پارچه، باعث میشود اطلاعات دقیقتری درباره ضربان قلب، تنفس، دمای بدن، وضعیت حرکتی و حتی تغییرات ظریف عضلانی به دست آید. همین موضوع موجب شده برخی پژوهشگران اعتقاد داشته باشند که «آیندهی حسگرهای پوشیدنی: وقتی لباسها هم هوشمند میشوند ؟» تنها یک روند نیست؛ بلکه گام نخست برای رسیدن به نسل جدید مراقبت شخصی است.
یکی از حوزههایی که بیشترین تأثیر را از این فناوری خواهد گرفت، پزشکی پیشگیرانه است. تصور کنید لباس روزمره فرد بتواند قبل از بروز مشکل، تغییرات غیرطبیعی در علائم حیاتی را شناسایی کرده و هشدار دهد. این موضوع نه تنها برای افراد در معرض خطر، بلکه برای سالمندان یا بیماران مزمن یک تحول اساسی ایجاد میکند. به همین دلیل، بسیاری از متخصصان دوباره به این سؤال بازمیگردند که «آیندهی حسگرهای پوشیدنی: وقتی لباسها هم هوشمند میشوند؟» چه امکاناتی را ممکن خواهد کرد.
ورزشکاران هم از پیشتازان استفاده از لباسهای هوشمند هستند. حسگرهای دوختهشده در ساختار الیاف لباس میتوانند اطلاعاتی بسیار دقیقتر از دستگاههای فعلی ارائه دهند: از زاویه حرکت مفاصل گرفته تا فشار واردشده بر هر عضله. مربیان حرفهای با تحلیل این دادهها میتوانند برنامه تمرینی را بهطور کامل شخصیسازی کنند. در همین زمینه، عبارت «آیندهی حسگرهای پوشیدنی: وقتی لباسها هم هوشمند میشوند ؟» بارها در پژوهشهای مربوط به علم ورزش دیده میشود.
اما جذابیت فناوری لباسهای هوشمند فقط به سلامتی و ورزش محدود نیست. زندگی روزمره و تعامل انسان با محیط اطراف نیز دستخوش تغییرات چشمگیر خواهد شد. فرض کنید پیراهن شما در روزهای سرد به صورت خودکار گرما را افزایش دهد یا شلوار ورزشیتان وقتی بدن دچار کمآبی میشود به شما هشدار دهد. حتی برخی نمونههای آزمایشی نشان دادهاند که میتوان حسگرهای ظریف را در پارچههای مجلسی نیز به کار برد؛ بهطوریکه لباس بر اساس میزان نور محیط رنگ و درخشندگی خود را تنظیم کند. همه اینها نشان میدهد که «آیندهی حسگرهای پوشیدنی: وقتی لباسها هم هوشمند میشوند ؟» تنها در حوزه سلامت خلاصه نمیشود و زندگی ما را در چند سطح مختلف دگرگون خواهد کرد.
با این حال، چالشها و دغدغههایی نیز وجود دارد. نخست مسئله حریم خصوصی است. وقتی لباسی که میپوشیم از وضعیت سلامتی تا میزان استرس ما را ثبت میکند، این پرسش مطرح میشود که این اطلاعات دقیق در اختیار چه کسانی قرار میگیرد. امنیت دادهها باید بهگونهای باشد که هیچ فرد یا سازمانی بدون اجازه به آن دسترسی پیدا نکند. دقیقاً در همین نقطه، بحث درباره «آیندهی حسگرهای پوشیدنی: وقتی لباسها هم هوشمند میشوند ؟» به موضوعات اخلاقی و حقوقی نیز کشیده میشود.
چالش دوم دوام و قابلیت شستوشو است. حسگرهای رایج الکترونیکی معمولاً در برابر رطوبت حساس هستند. تلاش شرکتها اکنون بر این است که حسگرها را در ساختار الیاف پارچه ادغام کنند تا بدون آسیب دیدن، قابلیت شستوشوی متعدد داشته باشند. خوشبختانه پیشرفتهایی در زمینه نیمهرساناهای انعطافپذیر و مواد نانویی این مسیر را هموار کرده است. همین پیشرفتها دوباره توجهها را به این سؤال بازمیگرداند: «آیندهی حسگرهای پوشیدنی: وقتی لباسها هم هوشمند میشوند ؟» تا چه حد قابلیت تجاریسازی دارد؟
علاوه بر این، موضوع قیمت تمامشده مطرح است. لباسهای هوشمند در مراحل اولیه تولید احتمالاً گرانتر از نمونههای معمول خواهند بود. اما همانطور که فناوریهای دیگر با گذشت زمان مقرونبهصرفه شدند، پیشبینی میشود قیمت حسگرهای پارچهای نیز با تولید انبوه کاهش یابد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند زمانی که هزینه تولید پایین بیاید، لباسهای هوشمند همان مسیر تلفنهای همراه را طی خواهند کرد و به محصولاتی کاملاً عمومی تبدیل میشوند. این دقیقاً همان نقطهای است که «آیندهی حسگرهای پوشیدنی: وقتی لباسها هم هوشمند میشوند ؟» به یک واقعیت فراگیر بدل خواهد شد.
در نهایت میتوان گفت ورود حسگرها به دنیای پارچه و پوشاک، منجر به ترکیبی از فناوری، سلامت و سبکزندگی شده است که پیشتر تجربه نشده بود. اگرچه چالشهایی همچنان باقی است، اما مسیر آینده روشن بهنظر میرسد. با ادامه پژوهشها و افزایش آگاهی عمومی، لباسهای هوشمند میتوانند به بخش غیرقابلانکار زندگی روزمره تبدیل شوند. در چنین شرایطی، عبارت «آیندهی حسگرهای پوشیدنی: وقتی لباسها هم هوشمند میشوند ؟» دیگر یک عنوان جذاب یا سوال آیندهنگرانه نیست؛ بلکه خلاصهای از واقعیتی است که آرامآرام در حال شکلگیری است.
-----------------------------------------
مهندس علیرضا بیتازر 09201835492
-----------------------------------------